پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۰۳ - May 9, 2024
آخرین اخبار
پر بیننده ها
برادران و خواهر عزیز
خوشحالم که امروز با شما دیدار میکنم. این موعدی است که با خود عهد بستهایم که هر سال در آن با شما دیدار کنیم تا بار دیگر اراده و عزم خود را جزم کنیم تا در کنار هم این زندگی را با تلخی و شیرینیاش و غم و شادیاش کنار هم سپری کنیم که همبستگی و همدردی از ارزشهای والایی آیین محمدی است. ادامه یافتن برگزاری این کنفرانس به معنای موفقیت در تلاش برای بنیانگذاشتن سبک اجتماعی تازهای در برخورد با افراد ناتوان و معلول است.
در تماس بودن ما با یکدیگر یعنی این موفقیت تثبیت و به واقعیتی عملی و ملموس تبدیل شده است. اجازه بدهید از باب حفظ استمرار و پیوستگی بحث یادآوری کنم که در سال اول این کنفرانس، ناتوانی را به معنای ناتوانی اخلاقی و نه ناتوانی جسمی تعریف کردیم؛ در کنفرانس بعدی تأکید کردیم که انحراف فکری و عقیدتی ناتوانی اصلی بشری است که باعث بدنام کردن دین و تمدن و خاموش کردن مشعل زندگی میشود و این چیزی است که آشکارا در رفتار ترویستهای داعشی از جمله در آخرین جنایتشان که حمله به موزه نینوا بود دیدیم، جنایتی در حق میراث انسانی و تاریخ و تمدن که ناشی از اندیشهی تاریک است. پیشتر تأکید کردیم که هر کدام از ما نیازها و کمبودهای خاص خود را دارد و تنها فرق ما این است که نیاز شما آشکارتر و فوریتر است. ما به این مفاهیم ایمان داریم و معتقدیم که در برخورد و رابطه با معلولان و افراد ناتوان باید به این موضوع توجه داشت.
اجازه دهید امروز هم در بحثها و مباحثی که مطرح بود حاضر باشم و نقشی در این بار بازی کنم تا بتوانیم به پروژهای ویژهی افراد معلول و ناتوان برسیم که نام این پروژه را «توانبخشی» میگذاریم. ما باور داریم که شما نیازمند رسیدگی ویژه نیست بلکه نیازمند توانبخشی واقعی هستید. وقتی این «توانبخشی» به صورت صحیح و علمی انجام شد خود میتوانید بیشترین خدمات را به خود و به جامعه و میهنتان داشته باشید زیرا در قدرت تصمیمگیری و توان پایداری بر دیگران تقدم دارید و این دو ویژگی رمز پیروزی هر کسی در زندگی است.
برادران و خواهران گرامی
رسیدگی به افراد معلول نه صرفاً یک مسئولیت انسانی که همچنین مسئولیتی مقدس و ملی است زیرا ما در میهن خود شرایط دشواری را پشت سر گذاشتهایم و همچنان سایه شوم تروریسم بر سر ماست که به سرسختی به جنگ ما برخاسته و با کمک نیروهای نظامی و داوطلبان مردمی و عشایر و نیروهای پیشمرگ پیروزیهای بزرگی بر آن به دست آوردهایم و به یاری خدا در هفتههای آینده مژدههای بزرگی برای ملت عراق خواهیم داشت و نقش مرجعیت اعلای شیعه در صدور فتوای جهاد کفایی برای دفاع از جان و مال و زمین و ناموس و مقدسات فراموش نخواهد شد.
این جنگ و نظایر آن باعث شد که شمار بسیاری از فرزندانمان معلول و ناتوان باشند و در نتیجه برخورد با این گروه پرشمار ذیل عنوان کمک منطق صحیحی نیست و باید ذیل عنوان مسئولیت و بلکه مسئولیت مقدس به آن پرداخت. من هم فکر میکنم باید گامهای بیشتری رو به جلو برداریم و نقطه عزیمت ما مفهوم «توانبخشی» در برخورد با افراد ناتوان باشد. ایستگاه اول این توانبخشی، توانبخشی فرهنگی و تربیتی و سپس مادی و بهداشتی و در نهایت عملی است. که ارزش انسان با تعیین جایگاه فرهنگی و تربیتیاش مشخص میشود و برای همین از وزارت اموزش عالی خواستیم که در تصمیم خود برای کاهش بودجه دانشجویان بورسیه خارجی تجدید نظر کند زیرا این دانشجویان سرمایه فکری و امید آینده کشور برای بازسازی و شکوفایی در روزهای پیش رو خواهند بود. وقتی کسی ناتوان و معلول باشد، ارزش علمی و معرفتی و تربیتی اهمیت دوچندان می یابد. برای همین به نظر ما سیاست آموزشی باید تغییر کند و باید مدارس و نظام آموزشی ویژهای برای کودکان معلول پیش بگیریم که از مراحل ابتدایی تا تحصیلات عالیه را شامل شود و مراکز علمی ویژهای برای کار با این بخش بزرگ و پرشمار جامعهمان ایجاد کنیم.
توانبخشی فرهنگی و تربیتی سنگ بنای آغاز پروژهای ملی برای حمایت از این گروه است و مایه تأسف است وقتی میبینیم که در گزارش سازمان یونسکو آمده که ۹۰درصد کودکان معلول در عراق آموزش درستی نمیبینند و این متأسفانه نشاندهنده خللی در فرهنگ اجتماعی ماست که شرایط ناتوانی جسمی و روانی و عقلی را درک نمیکند و نیز علامت نبود نهادهایی که زیرساختهای لازم برای این آموزش را فراهم کنند. این واقعیت اسفناک نشان میدهد که مسئولان و گروههای مسئول در این باره در نگاه جدی و مسئولانه به این موضوع کوتاهی کردهاند.
از همین توانبخشی فرهنگی .و تربیتی است که به توانبخشی مادی و بهداشتی میرسیم و مسئولیت همه ماست که نهادهای بهداشتی لازم و پیشرفته و متناسب با تازه ترین دستآوردهای علمی را برای رسیدگی به این افراد ناتوان به کار گیریم و امروز که در دل انقلاب علمی و فناوری در جهان هستیم بهانه ای برای عقب ماندن از کاروان علم نداریم و باید همزمان نیازهای مادی این قشر را تأمین کنیم که در رأس آنها مسکن مناسب است و نیز اعطای وامهای حمایتی برای تأمین زندگی باکرامت برای آنان تا بتوانند در جامعه خود جای گیرند و خود را بیگانه نبینند. همچنین باید تسهیلات لازم برای عبور و مرور و مسافرتهای داخلی و خارجی برای آنان فراهم شود و از وزارت حمل و نقل میخواهم که در این باره تمهیدات لازم را اتخاذ کند.
واپسین مرحله این توانبخشی توانبخشی علمی از راه تشویق آنان به مشارکت فاعلانه در زندگی عمومی و تأمین فرصتهای کاری متناسب با تواناییهای آنان است. امروز در آغاز فصل تازه قانونگذاری فرصت مناسبی داریم تا قانونی جامع برای برخورد مناسب با ناتوانان و معلولان طراحی و تصویب کنیم و از همه نیروها و تشکلهای سیاسی میخواهم که به این موضوع توجه نشان دهند.
برادران و خواهران گرامی
بیایید نگاهی منسجم و پیوسته به این مسئله داشته باشیم: توانبخشی، فرصتدهی، ادغام در جامعه و مشارکت. اینها محورهای اصلی رسیدن به نگاهی عینی و جامع به مسئلهای است که باید راه حلی عملی برای ان یافت تا مشکلات بخش بزرگی از جامعه را حل کرد و جامعه را نسبت به ضرورت همبستگی و همکاری با برادران و خواهران ناتوان آگاه کرد و مفهومی تازه در جامعه جاانداخت با این شعار که «همکاری با معلولان نه فقط مسئولیتی انسانی که مسئولیتی ملی و مقدس است».
میدانیم که مشکلات بزرگ و بسیارند و تهدیدها جدیاند اما توانبخشی به این قشر از جامعه بر بسیاری تعهدات اولویت دارد و ما در برابر آزمونی دشوار در محضر خداوند هستیم که ارزش واقعی ما و نقش اثرگذارمان در جامعه را به سنجش گذاشته تا ببیند با کسانی که نیازهای ویژهای دارند چگونه برخورد میکنیم.
برادران و خواهران عزیز
اجازه دهید از این فرصت برای اشاره به چند موضوع مهم استفاده کنم و به آنچه در این مرحله حساس تاریخ کشورمان میگذرد هم بپردازم. میدانید که تروریسم کور در توحش خود از همه مرزها گذشته و امروز به سوزاندن انسانهای بیگناه و بریدن سر زنان و کودکان و به بردگی کشیدن انسانها و بدنام کردن اسلام به اسم اسلام افتخار میکند. آنچه امروز رویاروی ماست از بزرگترین تهدیدهایی است که وطن ما تجربه کرده و آینده نزدیک ما چگونگی میهنی که در آن زیست خواهیم کرد را مشخص میکند. میتوانیم این وضعیت دشوار را به عاملی برای اتحاد و عزیمتگاهی برای آیندهای درخشان تبدیل کنیم همچنان که میتوانیم آن را آغاز تفرقه و جدایی و پراکندگی سازیم. گزینههای پیش روی ما محدود است و تصمیمهامان سرنوشتساز و تاریخ درباره تصمیمی که امروز میگیریم داوری خواهد کرد.
دو گزینه بیشتر پیش رویمان نیست: تشکیل حکومت یا آشوب. من مطمئنم که هر شهروند با غیر عراقی که عاشق میهن خود است گزینه اول را انتخاب میکند و تروریسم و انحراف و تکفیر و تاریکاندیشی گزینه آشوب را. مشکلات بسیار است و اختلافها کم نیست اما مسئولیت ماست که فراتر از مشکلات و اختلافات تصمیم بگیریم و با نگاهی عینی با حوادث برخورد کنیم و از احساساتیگری در تصمیم سیاسی فاصله بگیریم. این مسئولیت ایجاب میکند که برای حل مشکلات و رفع اختلافات در حد وسطها به هم برسیم و رضایت به حد وسط را ضعف یا عقبنشینی ندانیم زیرا این زندگی است که ماندن در حد وسطها را لازم میآورد و تاریخ به ما آموخته که مردان بزرگی که کارهای بزرگی برای ملت و میهن خود کردند کسانی بودند که سیاست حد وسط را پیشه کردند و مسائل بزرگ تاریخی را پشت سر گذاشتند تا به سود همگانی برسند و راه حلی واقعی ارائه دهند که مقبول همه باشد و از آن دفاع کنند و فواید آن بعدتر روشن شود.
افراد منفعل، افراد فرصتطلب، افراد تحت تأثیر بحرانها نمیتوانند کشورساز باشند؛ تروریستهای تاریکاندیش نمیتوانند کشورساز باشند؛ این حقیقتی تاریخی است، پس چرا در انتخاب راه درست تردید به دل راه دهیم؟ راه درست روشن است اما گام برداشتن در آن شجاعت و اراده و آگاهی میخواهد. من در این جمع مبارک از همه سیاستمداران و مسئولان میخواهم که از تجربه شما، شما که ناتوان و معلول خوانده میشوید، درس بگیرند و اراده و صبر را از شما بیاموزند و با امید به آیندهای بهتر عمل کنند و از سختیها و رنجها نهراسند. ما به شما نیازمندتریم تا شما به ما. شاید نیاز ویژهای نداشته باشیم اما اراده صادقانه و آگاهی واقعی و همت شما را کم داریم.
امیدوارم این کنفرانس با موفقیت پایان یابد و تماس ما ادامه داشته باشد که این تماس علامت موفقیت است.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته.